بقعه شیخ شهابالدین اهری در شهر اهر در استان آذربایجان شرقی، محل خانقاه و مقبره شیخ شهابالدین اهری است و از سال ۱۳۷۴ به موزه ادب و عرفان مشتمل بر سه سالن و یک صحن تبدیل شده که تنها موزهی عرفان در ایران است. این موزه اشیای تاریخی و عرفانی و نیز سنگ مزارهای تاریخی را در خود جای دادهاست.
مساحت کل آرامگاه ۱۴۹۷ متر مربع شامل ایوان، خانقاه، غرفهها، مسجد و چندین گلدسته است. در زلزله ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ بخشهایی از این بقعه دچار آسیب شد که در حال بازسازی میباشد.
این بقعه در دوره صفویه به احتمال زیاد در روزگار شاه عباس اول بر مزار شیخ شهابالدین اهری، در شهر اهر ساخته شده است اما آثاری از دورههای قبل (دوره ایلخانی) در آن وجود دارد. مسجد شیخ شهابالدین اهری در ضلع شرقی صحن این بقعه ساخته شده است و دارای گچبریها و تزئینات نقاشی است. دور تا دور دیوار مسجد دستخطهایی وجود دارد که بین آنها دستنوشتههایی را از شیخ بهایی، شاه عباس سوم و ابوالقاسم نباتی تشخیص دادهاند.
شیخ شهابالدین اهری کیست؟
شیخ شهاب الدین اهری عارف و شاعر قرن هفتم هجری قمری بودهاست. در اکثر کتب قدیمی، شیخ شهاب الدین را با نامهای شهاب الدین محمود تبریزی و شهاب الدین محمود التبریزی العتیقی الاهری نام برده اند. لقب شهاب الدین توسط استاد و مرشد وی، شیخ رکن الدین سجاسی به وی اعطا شدهاست.
زندگینامه:
پدرش در همان سنین کودکی قرآن را به وی آموخت، بطوریکه وی در سن ۱۰سالگی حافظ قرآن بود. سپس تا ۱۴ سالگی در محضر عالم بزرگوار ملا حسن اهری به تحصیل قواعد عربی و سایر علوم پرداخت و برای تکمیل معلومات خویش در ۲۵ سالگی رهسپار تبریز شد و در مدرسه وحدتیه سرخاب تبریز به تکمیل تحصیلات پرداخت. وی در حضور شیخ رکن الدین سجاسی به کسب کمالات معنوی نایل آمد و به دامادیش مفتخر گشت. نام دختر رکن الدین خدیجه سلطان بودهاست و آنها فقط یک پسر بنام علی داشتهاند که به شیخ علی اهری معروف بودهاست. شیخ شهاب الدین به سفارش استادش، مأمور ارشاد مردم ارسباران (قراجه داغ) گردیده و همراه همسرش عازم اهر شد. وی بعد از ترتیب خانقاه در محل کنونی بقعهی شیخ، به هدایت و ارشاد طالبان حق و شریعت و طریقت پرداخت و به درجهی قطب نایل آمد. نام شیخ در سنگ نبشتهای در سر درب شرقی بقعه شیخ چنین بیان شده است: «سلطان العارفین، قطب السالکین، شیخ المحققین، سلطان شهاب الدین اهری قدس الله روحه العزیز». وی در ۶۶۵ ه.ق. دیده از جهان فرو بست. محل وفات شیخ در تمامی منابع موجود شهر اهر ذکر شدهاست. عالم ارای عباسی مینویسد: شاه عباس اول صفوی در سال نوزدهم و بیست و یکم سلطنت خود به اهر آمده و به زیارت تربت شریف شیخ فایز آمدهاست. آرامگاه حضرت اینک در اهر داخل محوطه پارک شیخ شهاب الدین بنام بقعه شیخ شهاب الدین قرار دارد و زیارتگاه اهل دل میباشد.
کرامات:
روایت میکنند زمانی که تیمور لنگ، با لشکر خود و جمعی از اسرای چینی، از شهر اهر عبور میکرده، به دیدار شیخ شهاب الدین میآید. امیر تیمور در این ملاقات از شیخ می خواهد که به او غذایی بدهد که تا حال در عمرش نخورده باشد. شیخ دو انگشت خود را جلوی چشمهای امیر تیمور گرفته و میگوید :«از بین دو انگشتم نگاه کن و ببین چه می بینی؟» امیر تیمور نگاه کرده و می بیند که صحن و حیاط خانقاه شیخ، به چمنزاری با صفا تبدیل شده و آهوهای زیادی در آنجا هستند. شیخ میگوید :«از شیر آن آهوان به تو شیر برنجی خواهم پخت که در عمرت شیر آهو نخورده ای!» امیر تیمور بعد از این جریان، از شیخ میخواهد که در قبال این احسان، از او چیزی درخواست کند. شیخ میگوید :«من از تو فقط این در خواست را دارم که به تعداد افرادی که در این اتاق جا میگیرند، از اسرا آزاد کنی!» امیر تیمور نگاهی به اتاق کوچک شیخ کرده و میگوید: خواستهی کوچکی است. با اینحال قبول دارم. اسرا را وارد اتاق میکنند و اتاق پر نمیشود تا سرانجام همه ۲۰۰۰ اسیر آزاد میشوند.
[Best_Wordpress_Gallery id=”38″ gal_title=”آرامگاه شیخ شهابالدین اهری”]