گوردخمه به نوعی معماری صخره ای گفته می شود. گوردخمه فضایی در صخرهها، کوهها و یا تپهها است که برای خاکسپاری متوفیان ساخته میشدهاست. در ادیان ایران باستان، به علت اعتقاد به مقدس بودن خاک از دفن کردن اجساد خودداری کرده و آن ها را در محفظه هایی که بر پیکر صخره ها می تراشیده اند، قرار می دادند.
گوردخمه در زبان عامیانه گاه به طور هم معنی و مترادف با استودان نیز به کار گرفته میشود. کلمه استودان از دو واژه “استو” به معنی استخوان و “دان” به معنی جایگاه تشکیل شده و محل نگهداری استخوان متوفیان بوده است. به گوردخمه استودان که از ریشه واژه های استخوان به علاوه دان گرفته شده، گاهی به باور غلط «خرفت خانه» نیز گفته می شود.
لارم به ذکر است گوردخمه و استودان از لحاظ ساختاری با هم تفاوت دارند. استودانها در مقایسه با گوردخمهها دارای ظاهر بسیار سادهتری بوده و ابعاد کوچکتری نیز دارند و در واقع حفرههایی هستند که برای نگهداری استخوان متفویان در داخل صخره ها ایجاد می شدند. در مقابل گوردخمه ها در اصل آرامگاه هایی بودند که در دل کوه و صخره کنده می شدند و شکل اتاقی دارند که یک یا چند قبر در داخل آنها تعبیه می شد. این فضاهای اتاقی شکل، گاه جای کافی برای نشستن، قرار دادن اشیاء و برگزاری مراسم داشته اند.
گوردخمه های متعددی از دوره های مختلف در ایران یافت شده اند. گوردخمه ها را نمی توان به شخص خاصی منسوب کرد و در مورد قدمت آنها نیز اتفاق نظر وجود ندارد و نظرات متعددی در مورد سن آنها ارائه شده است. در حالت کلی می توان گفت گوردخمه های ایران از لحاظ قدمت به سه دسته کلی تقسیم می شوند.
۱) گوردخمه های دوره مادها
۲) گوردخمه های دوره هخامنشیان
۳) گوردخمه های دوره پس از هخامنشیان
در ادامه هر کدام از گوردخمه ها را با تفکیک دوره تشریح خواهیم کرد.
گفتنی است که از دوران پیش از ماد گوردخمههای زیادی در مناطق تحت نفوذ اورارتو در اطراف دریاچه وان در ترکیه امروزی یافت شدهاست. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که گوردخمهها بیش از آنکه ریشه و منشاء آشوری و مادی داشته باشند، به هنر معماری اورارتوها مرتبط هستند.
گوردخمه های دوره مادها:
گوردخمههای یافت شده از دوران مادها نوع تکامل یافته هنر اورارتویی هستند. زیرا برخلاف گوردخمههای دوره اورارتو، اغلب دارای نقشبرجسته و تزئینات معماری مانند ستون و نیمستون بوده و بر اساس اهمیت فرد دفن شده و همچنین تاریخ ساخت، دارای نمای ورودی متفاوت هستند. برخلاف گوردخمههای هخامنشیان که صاحبانشان مشخص و معلوم هستند، گوردخمههای دوران ماد را نمیتوان به شخص خاصی منسوب نمود. از طرفی به لحاظ مورد دستبرد قرارگرفتن در طول تاریخ، نمیتوان در رابطه با چگونگی تدفین و یا ماهیت اشیاء همراه مرده در گوردخمههای این دوره، اظهارنظر نمود.
گوردخمه های مادی خود بر اساس نمای ورودی به طور کلی به سه دسته مختلف تقسیم میشوند:
- گوردخمههایی که در نمای ورودی دارای ستون آزاد هستند. از جمله نمونه های این گوردخمه ها می توان به گوردخمه فخریگاه یا دخمه سنگی، گوردخمه صحنه و گوردخمه دکان داود اشاره کرد. گوردخمه فخریگاه واقع در پانزده کیلومتری شمال شرقی مهاباد با شماره ۲۸۸ به ثبت ملی رسیده است. گوردخمه صحنه نیز در۶۰ کیلومتری راه کرمانشاه به همدان در محل سراب صحنه و گوردخمه دکان داود در نزدیکی سرپل ذهاب قرار دارد. گوردخمه صحنه که در تاریخ ۱۳۱۵/۱۰/۱۰ و با شماره ثبت ملی ۱۴۸ به ثبت رسیده است از جمله نادرترین گور دخمه های دوطبقه دوره مادها می باشد.
- گوردخمههایی که به جای ستون آزاد، در دوطرف نمای ورودی آنها دو نیم ستون تزئینی در کوه کنده شدهاست. از این نوع گوردخمهها میتوان به گوردخمه دودختر یا دادور با شماره ثبت ملی ۲۹۹ (نزدیکی ممسنی استان فارس) و گوردخمه آخور رستم (هشت کیلومتری جنوب تخت جمشید) اشاره کرد.
- گوردخمههای ساده که فاقد ستون یا نیمستون بوده و عمدتا در منطقه کردستان یافت شدهاند. گوردخمه سکاوند (پانزده کیلومتری هرسین کرمانشاه)، گوردخمه دیره (قریه دیره سرپل ذهاب) و گوردخمه سرخده (۱۹ کیلومتری گوردخمه سکاوند) از این جملهاند.
گوردخمه های دوره هخامنشیان:
گوردخمههای هخامنشی برخلاف گوردخمههای مادها، شکلی یکسان داشته و طرحی از صلیب دارند. ورودی گوردخمه معمولا در محل تلاقی دو خط صلیب واقع بوده و در اطراف آن بر روی خط افقی صلیب، نیم ستونهایی کنده شدهاست. بر قسمت بالایی صلیب شامل یک نقش برجسته ظریف و بخش پایینی آن معمولا فاقد هر تزئینی بودهاست. اغلب گوردخمههای هخامنشی در نقش رستم و نقش رجب متمرکز هستند.
نخستین نمونه این گوردخمهها مربوط به داریوش بزرگ بوده و سایر نمونهها از آن تقلید نمودهاند. آخرین گوردخمه هخامنشی مربوط به داریوش سوم است که کار حجاری آن (ظاهرا با حمله اسکندر مقدونی به ایران) ناتمام مانده و فقط در قسمت بالای آن نقش شاه را در مقابل آتشدان نشان میدهد. تعداد قبور در گوردخمههای هخامنشی از دو قبر تا ۹ قبر متفاوت است.
با توجه به این واقعیت که داریوش سوم تنها شش سال حکومت کرد و با توجه به میزان حجاری ناتمام انجام شده در مقبره وی، به نظر میرسد که کار ساخت هریک از این گوردخمهها بیش از ده سال به طول میانجامیدهاست.
گوردخمه های پس از هخامنشیان:
با حمله اسکندر به ایران و پیدایش سلسلههای سلوکیان و اشکانیان، نقش مذهب در سلطنت بکلی کمرنگ شد. سلوکیان یونانی (جانشینان سلوکوس یکم) بوده و مذهبی متفاوت با ایرانیان داشتند. منابع کافی در خصوص دین و مذهب اشکانیان نیز وجود ندارد. به گونهای که گمان میرود آنان مختلفالدین بوده و مردگان خود را (برخلاف زرتشتیان) به طرق گوناگونی دفن میکردهاند. بنابراین از این دوران گوردخمهای به شکلی که در دوران هخامنشیان یا مادها برای شاهان ساخته میشده، یافت نشدهاست. صرفا دخمههای عمومی به دو شکل درون خاک و درون سنگ برای رعایای زرتشتی ساخته میشده و پس از قراردادن تعداد معینی از اجساد، درب آنها با سنگ و آهک مسدود میشدهاست.
با ظهور ساسانیان، مذهب زرتشتی در ظاهر مجددا ارزش یافته و حتی دولت مرکزی در بخشهایی از کشور همچون گیلان، مهرپرستان را تحت فشار قرار داد. ولی با این وجود، ساخت گوردخمههای دوران هخامنشی دیگر رواجی نیافت و ساخت دخمههای عمومی تا قرنها پس از حمله اعراب به ایران ادامه پیدا کرد. درحال حاضر هنوز در برخی مناطق ایران٬ بهویژه در غرب٬ گوردخمهها برای خاکسپاری مردهگان استفاده میشود. مثلا در خرمآباد برخی خانوادهها بجای ایجاد قبر تازه٬ مرده را در گوردخمه خانوادگی قرار میدهند که به آن لَحَک میگویند.