اشنویه (به کردی: شنۆ، Şino) از شهرستانهای مرزی استان آذربایجان غربی است. اشنویه شهری کوچک با طبیعتی بکر و زیبا است. این شهر با رودخانهها و کوههای بزرگ احاطه شده و باغهای دلکش و مطبوع آن پر از سبزه و گل و میوههای مانند گیلاس توجه زیاد مسافران را به خود جلب نموده است. به همین دلیل اشنویه پایتخت گیلاس ایران عنوان شده است.
این شهرستان با شهرستان ارومیه در شمال، با شهرستان نقده در شرق، با شهرستان پیرانشهر در جنوب و دو کشور عراق و ترکیه در غرب ارتباط دارد. مرکز این شهرستان، شهر اشنویه است.
وجه تسمیه اشنویه:
نام شهر اشنویه در کتیبه و سنگ نبشههای تاریخی به عنوان؛ اشنو؛ اشنه؛ اشنوناک؛ عشنو؛ قید شده است به معناهای متفاوت (دم دره، گیاه دواله – قلعه) یاد میگردد و درکتیبه کورش از ایالت (اشنوناک) نام برده شده است که یکی از بزرگترین خواجگذاران کورش بوده است.
تاریخ اشنویه:
اشنویه از نظر تاریخی یکی از بزرگترین شهرهای کردستان بوده و قدمت آن بیش از سه هزار سال است. این شهر از دیرباز محل سکونت کردهای موسوم به هذبانیه (هذبانی) بود، تا سدههای بعد همچنان آبادانی خود را حفظ کرد. هذبانیان از مراتع اطراف آنجا، برای نگهداری احشام خود بهره میجستند. تیرهای از آنان نیز که رَوّادیان (کُرد) نامیده میشدند، در ارمنستان سکنی گزیدند. روادیان حکومت مستقلی به رهبری علی فرزند صدقه در آذربایجان به وجود آوردند که ارومیه را مرکز فرمانروایی خود قرار دادند و شهرهای اشنویه، خوی، شاهپور، لاهیجان (نام روستایی در آذربایجان) و نقده را در اختیار داشتند. پس از آن، به ویژه در سدههای ۷ و ۸ قمری، ولایات ارومیه و اشنویه از سرنوشتی یکسان برخوردار بودهاند. در نبرد میان سپاهیان اتابک ابوبکر (فرمانروای عراق و آذربایجان) و علاءالدین (اتابک مراغه) در ۶۰۲ قمری، علاءالدین پیشنهاد صلح کرد و یکی از دژهای خود را به ابوبکر واگذاشت و در مقابل، ابوبکر نیز حکومت اشنویه و ارومیه را به وی سپرد. سپس سلطان جلالالدین خوارزمشاه در سال ۶۲۳ قمری ترکمانهای ایوائی را در اشنویه و ارومیه را سرکوب کرد. پس از حمله مغول پاتریارک کلیسای نستوری، از بغداد به اشنویه منتقل شد.
در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی عثمانیها اشنویه را تسخیر و با تمام قدرت نظامی خود مردم آن را کشتار نمودند، وجود عثمانیها و روس در این منطقه ضرر و زیان جانی و مالی فراوانی برای مردم اشنویه درپی داشت. پس از روسها نوبت آشوریها رسید که به شهر هجوم آوردند. به دنبال جنگ آشوریها و روسها قحطی بزرگی بوجود آمد و مردم از وحشت و قحط و فرط گرسنگی به طرف عراق (موصل و کرکوک) حرکت کردند. پس از این وقایع از ۱۳هزار نفر از مردم شهر اشنویه در آن زمان تنها چندصدتن باقی ماندند.
اشنویه در ناحیه آذربایجان در دوره خلفای عباسی
آب و هوای اشنویه:
اشنویه دارای مطبوع ترین آب و هوای منطقه آذربایجان غربی، سرد و مرطوب کوهستانی بوده و دارای زمستانهای سرد و طولانی و تابستانهای معتدل است.
محصولات اشنویه:
از جمله چشمه های معدنی اشنویه عبارتند از سلطان مصطفی ( کانی باد )، پیر رش، باد کانی شیخ رش، کانی پولیه ( آب آن از زیر شکاف سنگها می جوشد و بعد از جریان پیداکردن تبدیل به سنگهای کوچک آهکی می گردد) ، کانی گراو ، کانی سپی، کانی مرگور، سه کانی عین الروم و … که مردم برای علاج بیماری رماتیسم و امراض پوستی از آنها استفاده میکنند. معروفترین آنها کانی گراو است که در یکی از باغهای اطراف اشنویه قرار دارد.
زمین های اشنویه نیز بسیار حاصل خیز هستند. گندم و گیلاس این شهر از جمله مهمترین محصولات صادراتی آن به شمار می روند. توتون اشنویه از قدیم مشهور بوده و به توتون کردی معروف است.
آثار تاریخی اشنویه:
اشنویه آثار باستانی بسیاری از جمله قرید روستای بمزورتی ( دارای ۱۲۰ هزار نفر جمعیت بوده و اسم آن در اصل بی دین زورتی به معنی موقوفه یا بخشیده شده به زبان آشوری است. کلیسای دارالعلمای مسیحی نیز در این منطقه بوده و آثار گورستان مسیحیان در این محل باقی مانده اند)، دنخه، تپه ده شمس، تپه حسن چشمه گل، تپه نرزیوه، چهاربت، تپه گرد ملا احمد، قلعه توک، تپه حسن آباد و سنگ کیله شین دارا می باشد. سنگ کیله شین (Kelichin) در جنوب غربی اشنویه در مرز ایران و عراق واقع شده است. سنگ کیله شین، سنگی است به ارتفاع ۱۷۰ سانتیمتر که به دو زبان اورارتویی و آشوری حک گردیده و متعلق به سده هشتم قبل از میلاد میباشد که گفته میشود نهصد سال قبل از بنای تخت جمشید به دستور ایشپونیا پادشاه اورارتو در ارتفاعات غربی شهرستان در مرز با عراق نصب گردیدهاست. دو کتیبه مه رگ کاروان و رکاو چشمه گل در موزه تهران نیز از آثار بجا مانده این شهر است.