شاید برای خیلی از ما، بازدید از تخت جمشید در ساعات شب، امکان پذیر نباشد. به همین دلیل میخواهیم از دریچه دوربین محمد نوری، عکاس برجسته کشورمان نگاهی بیندازیم به شبهای اسرار آمیز تخت جمشید و به لطف این تصاویر هنرمندانه که ایشان به صورت اختصاصی در اختیار ما قرار داده اند از بین ستون ها و نقش ها گذر کنیم و از عظمت آنها غرق غرور شویم.
در حدود ۲۵۰۰ سال پیش، تعداد زیادی از با تجربه ترین مهندسان، معماران و هنرمندان از چهار گوشه عالم فرا خوانده شدند تا با مشارکت و هم اندیشی یکدیگر، اولین بنایی را برپا سازند که بتواند هزاران سال نمادی از وحدت جهانی و صلح و برابری باشد. تخت جمشید برجسته ترین مجموعه تاریخی ایران باستان و یکی از آثار بزرگ تمدن جهان و میراث بشری است.
مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها، ستونها، و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در کاخ ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العاده ای با یکدیگر هماهنگ می باشند.
یکی از دروازه های کاخ صد ستون که ۱۴ نفر از نمایندگان ملل مختلف را نشان میدهد ( در۳ ردیف زیر هم ) که خشایار شاه را با شکوه تمام به درون کاخ حمل می کنند.
نقش شیر گاو شکن، پلکان شرقی کاخ آپادانا
کاخ آپادانا، کاخی است که بیش از ده هزار متر مربع وسعت دارد و در زمان باستان دارای ۷۲ ستون بوده است. این کاخ به دلیل ارتفاع حدود ۲۰ متری ستون ها و فاصله غیر معمول آنها ازیکدیگر، جزء شاهکارهای هنر معماری دوران باستان است و دیگر نظیرش ساخته نشد. وزن هریک از ستون ها ۹۰تن بوده و بر فراز آنها سر ستون های گاو دو سر و یا شیر دو سر که هر کدام بیش از ۱٫۵ تن وزن داشت قرار می گرفت.
نمایی از داخل کاخ تچر یا کاخ اختصاصی داریوش بزرگ.
کاخ تچر از نخستین کاخ هایی است که بر روی صفه تخت جمشید کشف گردید. سنگ های این کاخ خاکستری و صیقلی بوده است به طوریکه عکس آدمی در آن می افتاده و به همین جهت دراین اواخر آن را آیینه خانه یا تالار آیینه هم می خواندند.
نمونه ای از سر ستون گاو، در کاخ صد ستون
در اواخر سال ۱۳۱۲ خورشیدی بر اثر خاکبرداری، حدود چهل هزار لوح گلی کوچک به شکل مهرهای نماز کشف گردید. پس از خواندن الواح آشکار شد که قصرهای تخت جمشیدمانند اهرام مصر با به بیگاری گرفتن رعایا ساخته نشده است. زیرا این اسناد عیلامی ثابت میکرد که تمامی کارگران ساختمانی، نجارها، سنگتراشها، معمارها و مهندسها، مزد می گرفتند و علاوه بر دریافت حقوق، از مزایای بیمهٔ کارگری نیزاستفاده میکردند.
نقش سپاه جاویدان بر پلکان شرقی کاخ آپادانا.
نخبه ترین سپاه ایرانی را یک گروه ده هزار نفری تشکیل می داد که از پیادگان بودند و هرگاه یکی از ایشان بیمار و یا کشته می شد، بی درنگ جایش را با یک تن دیگر پر می کردند، یعنی هیچگاه تعداد این سپاه از ده هزار تن کمتر نمی شد، از این جهت آنرا سپاه جاویدان یا بی مرگ می خواندند.
کاخ هدیش، کاخ خصوصی خشایارشا بودهاست، که در مرتفعترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد.
احتمال میرود آتشسوزی مهیبی که به دست اسکندر در تخت جمشید به راه افتاد از این مکان شروع شده باشد. به همین خاطر و به علت ویرانی شدید، اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست. خیلیها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام بردهاند.
تمام تندیس ها و نقوش حجاری شده در تخت جمشید مزین به رنگ های ملون بوده و از زیبایی می درخشیده اند. برای نمونه می توان به نقش داریوش در کاخ تچر اشاره کرد. تاج وی از طلا، ریشش از سنگ لاجورد، دستبند و گوشواره ها از سنگ های قیمتی بودند ولی امروز فقط سوراخ های محل نصب، بر نقش باقی مانده اند.
دروازه همه ملل، با دو ابولهول با سر انسان، تنه گاو و بال عقاب که مظهر نگهبانی است.
در زمانهای مخصوصی از سال که نمایندگان همه اقوام تابع کشور ایران برای برگزاری مراسم آئینی به تخت جمشید می آمدند،ابتدا وارد این کاخ می شدند سپس از اینجا به سوی کاخ های دیگر هدایت می شدند، به همین دلیل نام این کاخ کوچک را دروازه همه ملل نامیده اند.
نقش برجسته ابوالهول با سر انسان، بال عقاب و تنه شیر، کاخ آپادانا
پیکره ابوالهول به عنوان موجودی نمادین می باشد که از قدرت شیر، تسلط عقاب و اندیشه انسانی یرخوردار است. در تخت جمشید بیش از ۳۰۰۰ نقش برجسته و تندیس وجود دارد که بی شک بسیاری از آنها الهام گرفته از هنر میان رودان و آشور است اما بر خلاف آنها حتی یک مورد یافت نمی شود که به صحنه جنگ، صف اسیران، از بین بردن دشمنان و یا قدرت نمایی پادشاه پرداخته شده باشد بلکه همواره به اتحاد و دوستی اقوام اشاره دارند.
یکی از سر ستون های هما در تخت جمشید.
مردم ایران باستان این پیکره ها را دارای نیروی مقدس و آسمانی و نگهبان گنجینه های خدایان می پنداشتند.
تخت جمشید مملو از نشانه های شگفت انگیزی در عرصه کشورداری، نظامی، فرهنگ، هنر، احترام به اقوام،صلح و برابری است که حتی ویرانه های آن امروزه پس از گذشت ۲۵۰۰ سال، هنوز مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار می گیرد. پس بی جهت نیست که هر روزه از گوشه و کنار ایران، مردم دسته دسته به تخت جمشید می آیند و در پیکره های تراشیده از سنگش، تجلی آرمان ها و اندیشه ها و سنن دلپسند و صلح طلبانه نیاکان خویش را می بینند و با فرهنگ و هنر والای پدران خویش آشنا می شوند.
منبع: bartarinha.ir
بسیار سپاسگذاریم
چه بسیار بزرگ مردان و بزرگ زنانی بودند که این گونه یادگارها را برای امروز این سرزمین و مردمانش به جا گذاشتند.
میدانیم که داریوش بزرگ با خرد و دانش و آینده نگری خویش امروز تخت جمشید را با چشم دید که روزگاری به ویرانه ای خواهد ماند. از این رو دستور به نهادن آن نوشته های فلزی سیمین و زرین (برای جلو گیری از پوسیدگی) بر زیر دیوارهای کاخ نمود که آیندگان بدانند در این گوشه از این سرزمین در آن روزگار چه گذشته است.
کس نمیداند که اگر ما چون کوروش نداشتیم داریوش نداشتیم فردوسی نداشتیم خیام نداشتیم و…. همچون بسیار کشورهایی که از هجوم عرب و نابودی فرهنگ و گذشته خویش به بهره نماندند!! اکنون ما چه برای به یادگار گذاشتن نزد مردمان جهان داشتیم!! کس نمیداند!
مام میهن عاشق صلح و صفاست!
ایرانم نامت جاودان باد.