روستای اورامانات تخت در جنوب شرقى شهر مریوان در استان کردستان قرار دارد که بوسیله جادهاى به طول ۷۵ کیلومتر به شهر مریوان متصل مىشود.
این روستا را هزار ماسوله نیز مىنامند. زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانهاى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر. معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه کوهستانى رویاى پلههایى به سمت بهشت را متصور مىکند. خانههاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه و به صورت پلکانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مرکزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیهاى اورامان یاد مىکردهاند.
به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، موقعیت چشمههاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانى است.
پوشاک کردى آمیزهاى از رنگ و نقش است. لباس مردم اورامانات نیز کردى است. پیش از ورود پارچه و کفشهاى خارجى و سایر منسوجات داخلى به استان کردستان، بیشتر پارچهها و پاى افزار مورد نیاز آنها توسط بافندگان و دوزندگان محلى بافته و ساخته مىشده است.
جاده ی اورامانات در دامنه کوههایی قرار گرفته که از زیبایی فوقالعاده ای برخوردار است. این روستا در درهای شرقی – غربی و در شیب تندی روبه روی یال شمال کوه (تخت) واقع شده است.
روستای اورامان تخت در کردستان، در دل کوههای سر به فلک کشیده رشته کوههای زاگرس، در مسیر رودخانه سیروان هر ساله در آخرین چهارشنبه و پنجشنبه قبل از ۱۵ بهمن برگزار کننده آئین پیر شالیار است که بعضی از مورخان قدمت آن را هزار ساله میدانند.
آئین باستانی پیرشالیار نماد عینی از مشارکت فعال مردم در مناسبتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی است.
در این روستایی بام هر خانه، حیاط خانه دیگر محسوب میشود و تا پشت روستا ادامه مییابد. نوع معماری به کار رفته در این روستا نیز چشم هر بینندهای را به سوی خود جلب میکند به نحوی که معماری سنتی این روستا مبتنی بر سنگ بوده و در ساخت خانه های مسکونی از ملات به هیچ وجه استفاده نشده است.
اورامان تخت از بخش های اورامان تخت مرکزی و چند روستای اطراف آن مانند: سرپیر، کاله، رودبر، بلبر، ژیوار، ناو، نوین تشکیل شده است.
صنایع دستی روستا عمدتاً بافت کلاش (گیوه)، کلاه، جاجیم، تسبیح، سجاده و غیره بوده و طبیعت زیبای بهاری منطقه نیز جاذبه ای دیگر است که به عنوان یکی از تفرجگاه های مهم منطقه به حساب می آید.
هنرهای سنتی از دیرباز در میان کردها رواج داشته و با توجه به شرایط خاص جغرافیایی از تنوع برخوردار بوده است. تولید این آثار، هم مصرف محلی دارد و هم از نظر اقتصادی در بهبود زندگی مردم منطقه مؤثر است.
مهمترین هنر های سنتی را دستبافها، قالی، گلیم، سجاده بافی، (موج، جاجیم)، شالبافی و تهیه پارچه های پشمی، گیوه دوزی، نازک کاری، منبت کاری، معرق، سفال گری، نمد مالی، زیور آلات محلی، سوزن دوزی، قرقره بافی، قلاب بافی، گل دوزی، پولک و منجوق دوزی، حصیر و سبد، بافت سیاه چادر، فلزکاری، ساخت آلات موسیقی تشکیل میدهند.
ساخت تنور و ظروف سفالی در این دیار به عهده زنان است. این افراد با استفاده از گل سرخ رنگی که از کوه های اطراف تهیه میکنند، به کار ساخت ظروف سفالی می پردازند که آن را ههورگر میگویند.
مسافرت در میان روستاها در گذشته به دلیل عدم وجود وسایل حمل و نقل اغلب به شکل پیاده و سوار شدن بر الاغ و قاطر صورت میگرفت و در حال حاضر نیز رفت و آمد روستاهای نزدیک به صورت پیاده بوده ولی استفاده از ماشین برای مراجعه به شهر و یا روستاهای دور متداول است.