اکثر ما در کودکی نقاشی را با کشیدن یک خانه آغاز کرده ایم، در واقع خانه بیش از هر چیز دیگری در نقاشی های کودکان دیده می شود. معمولا نقاشی های ما شامل یک خانه با یک باغچه، گل، حوض، کوه و خورشید بود. اکنون بعد از سال های سال که نقاشی را کنار گذاشته ایم و یا به طور حرفه ای به آن ادامه می دهیم، دیدن چنین نقاشی هایی نوستالژی های ما را زنده می کند.
جالب است بدانید تصاویری که در این مطلب خواهید دید، نقاشی نیستند. این تصاویر مربوط به خانههای تنها در پرتغال هستند که در میان خانه های بلند و سربه فلک کشیده این کشور فراموش شده اند.
یک عکاس جوان سراسر پرتغال را گشته و این خانه ها را پیدا کرده است و آن ها را در قالب پروژه عکاسی به نام “خانههای تنها و فراموش شده” ثبت کرده است.
این عکاس می گوید: « “خانه های تنها”ی من وقتی کوچک بودم آغاز شد، زمانی که من بین خانه ای که در درونم بود و آن چه که در اطرافم بود یک دوگانگی را احساس کردم. من در مناطق استوایی بزرگ شدم. پس از آن که توانستم ارتباط کلمات با احساسات را درک کنم، معنی کلمه “بیگانه” را یاد گرفتم. من از یک سرزمین دور از تن های مداد رنگی به یک سرزمین ناشناخته آمده بودم. در سرزمین جدید، خورشید از بارقه های گرم طلایی ساخته شده بود، همه چیز بسیار خاکی بود با رنگ های غنی و پرجنب و جوش، حرکات و موسیقی های تند. امروز من به عنوان یک بزرگسال، همچنان به دنبال خانه ای هستم که به نظر می رسد درخانه های سنتی پرتغال -جایی که من زندگی می کنم- فراموش شده است.»
هر کدام از این خانه های زیبا دارای شکل و رنگ آمیزی متفاوتی است که دیدنشان خاطرات کودکی را در ما زنده می کند.